کد مطلب:43139
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:16
تفسيرفرازهاي دوم تا پنجم خطبه صدوبيستونهم نهجابلاغه كه در آن امام علي به سير نزولي زندگي به سوي مرگ اشاره ميفرمايند چيست؟
«عِبادَاْللهِ إِنَّكُمْ وَما تَأْمُلُونَ مِنْ هذِهِ الْدُّنْيا ـ أَثْوِيأُ مُؤَجَّلُونَ وَمَديِنُونَ مُقْتَضُونَ، أَجَلُ مَنْقُوصٌ وَ عَمَلٌ مَحْفُوظٌ، فَرْبَّ دائبٍ مُضَيَّعٍ وَ رَبَّ كادِحٍ خاسِرُ»
[اي بندگان خدا، در اين دنيا شما و آنچه كه از اين دنيا آرزو ميكنيد اقامتي موقت داريد و شما وام داريد مورد مطالبه. داراي مدت عمري رو به كاهش، و عملي كه از شما ضبط ميشود بسا تلاشگري كه تباه گرديد و تكاپوگري كه در خسارت افتاد.]
آن حكمت بالغهاي كه قوانيني را بوجود آورده است كه تاروپود حيات ما را بافته و عواملي بيشمار از طبيعت و ماوراي طبيعت را در تحقق بخشيدن به وجود ما در اين عرصة هستي به جريان انداخته است، قوانين ديگري را هم براه انداخته است كه آنچه را كه ما از هستي گرفتهايم باز پس بدهيم. آري شما انسانها غير از اين امانتها كه بايد برگردانيد. مديون شخصيت كمال طلب خود نيز ميباشيد. شما چه آگاه باشيد و چه ناآگاه و خواه بخواهيد يا نخواهيد، آن حقيقتي كه در درون شما مديريت حيات طبيعي و معنوي را بعهده گرفته است (كه نام معروفش شخصيت است) همواره از شما ديني را كه به آن داريد مطالبه ميكند. اين دين همانست كه همة صاحبنظران انسانشناس آنرا به رسميت ميشناسند و هيچ كسي از آنانكه اطلاعي از آن حقيقت دارند، منكر آن دين نيستند، زيرا امضاي بسيار خوانا و معتبر وجدان و عقل سليم زير سند آن دين است. اين دين عبارتست از احساس تكليف و انجام آن در فوق سوداگريهاي پست و رذل كه خود ضد خواستههاي اصيل شخصيت آدمي ميباشند. آري، شما مديون هستيد و بياعتنايي و ناديده گرفتن آن، به هيچ وجه از عظمت و جدي بودن آن نميكاهد، همانگونه كه بياعتنايي و ناديده گرفتن كودكان پديدة حياتي تنفس را از عظمت و اهميت حياتي تنفس نميكاهد. بياييد در اهميت اين ديون كه بر عهده داريم مسامحه ننماييم بگذاريد نام بلند انسان برفراز و اعصار بدرخشد. ما در اين مبحث دو نوع دِين براي انسانها مطرح نموديم:
نوع يكم ـ دِيني است كه از مواد و حقايق طبيعت گرفته و موجوديت طبيعي خود را با آنها اداره ميكند. اين همان دين بسيار ساده و همه فهم است كه هيچ كسي در لزوم اداي آن ترديدي نكرده است. اعضاي مادي كالبد ما و اجزاي ساختاري مغز و سازمان رواني ما كه همه و همه در همين جايگاه تلاقي مواد و صور و تلاقي خطوط و امواج تفكرات و توهمات و انديشهها از طبيعت و مجاري آن گرفته شده است استرداد ميگردد، تا آنگاه كه براي روز بازخواست از اعمال و اقوال و نيتها كه همان قيامت است بار ديگر متشكل شوند و مركبهاي ارواح را بصورت قفسهاي كالبد مادي متشكل بسازند و از عهدة مسئوليتها برآيند.
نوع دوم ـ آن دِين اصلي است كه ميبايست براي به ثمر رساندن شخصيت در اين دنيا ادا شود. اين دِين را فقط اديان الهي توانستهاند تعيين كنند كه شخصيت آدمي از كدامين طرق و با چه وسائلي بايد رهسپار كمال خود شود و به ثمر برسد.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 22
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.